آشنایی با لودویگ میسوندرروه
لودویگ میسوندرروه که از نزدیک با سبک بینالمللی معماری مدرن و همچنین گروه معروف به مدرسه دوم شیکاگو (حدود 1940 تا 70) مرتبط است، یک معمار آلمانی-آمریکایی بود که به همراه والتر گروپیوس، لوکوربوزیه و فرانک لوید رایت - به طور گسترده به عنوان یکی از مهم ترین چهره های معماری قرن بیستم در آمریکا در نظر گرفته می شود. مانند بسیاری از معاصران خود پس از جنگ جهانی اول، میس به دنبال ایجاد سبک معماری جدیدی بود که بتواند دوران مدرن را بازنمایی کند، درست همانطور که گوتیک و باروک برای دوران خود انجام دادند. در مورد خود، او یک سبک تأثیرگذار از معماری آسمان خراش را ایجاد کرد که با وضوح و سادگی فوق العاده بیان شد. برای میس، فناوری مهمترین نیرویی بود که این زمان یا هر زمان دیگری را شکل داد. کار او این را با بالا بردن مصالح انقلاب صنعتی - شیشه، فولاد و بتن مسلح - به قلمرو هنر بیان می کند. او اغلب با قصار "کمتر، بیشتر" همراه است، به سبک مدرنیستی خود در مینیمالیسم، عاری از همه ارجاعات تزئینی به جنبش های تاریخی است. میس، مانند گروپیوس، در پی ابداع یک سبک معماری «مدرن» برای عصر مدرن بود: یک نوع طراحی خنثی و کاربردی، بدون هیچ یک از نقوش تزئینی (مثلاً) معماری یونانی، گوتیک، رنسانس یا باروک، که همه اینها منسوخ تلقی شدند.
طرح های نوآورانه او برای آپارتمان های لیک شور درایو (1948-51) شیکاگو، ساختمان سیگرام (1958) نیویورک، ساختمان IBM (1971) (اکنون 330 North Wabash) نیویورک، و برج بانک تورنتو-دومینیون (1967-1967) 91) تورنتو، او را به یکی از بزرگترین معماران آمریکایی و کمک کننده کلیدی در هنر شهری آمریکا در قرن بیستم تبدیل کنید. میس ون در روهه به طور قابل توجهی به دوستی نزدیک خود با مجسمه ساز با استعداد اما کوتاه مدت آلمانی ویلهلم لمبروک (1881-1919) وفادار ماند و مجسمه های لمبروک را در ساختمان های خود برای بیشتر دوران کاری خود معرفی کرد.
آموزش به عنوان یک معمار
میس که ماریا لودویگ مایکل میس در یک خانواده سنگ شکن ساده در آخن آلمان به دنیا آمد، فرصت کمی برای آموزش رسمی داشت. تا سن 13 سالگی در مدرسه کلیسای جامع آخن و سپس به مدرسه بازرگانی رفت و به دنبال آن به عنوان یک سنگتراش آجری شاگردی کرد. سه سال با شرکتی از دکوراتورهای داخلی استعداد خود را برای طراحی با دست آزاد کرد. مدت کوتاهی در دفتر یک معمار مهارت های طراحی خود را توسعه داد.
میس که فرصتهای آخن را محدود میدانست، به برلین نقل مکان کرد، جایی که پس از دو سال سرپرستی بیشتر، از جمله دورهای در دفتر طراح داخلی برونو پل، خانه ریهل (1907) را طراحی کرد که بهعنوان اثری آنقدر بیعیب توصیف میشود که هیچکس نمیتوانست. حدس بزنید این اولین کار مستقل یک معمار جوان بود. میس در 23 سالگی، با احساس نیاز به آموزش بیشتر، وارد دفتر تأثیرگذارترین معمار اروپا، پیتر بهرنز (1940-1868)، پیشگام مکتب مدرنیستی و بنیانگذار Deutscher Werkbund شد. (نگاه کنید به: جنبش هنر و صنایع دستی.) بهرنز دو رهبر آینده معماری مدرن، والتر گروپیوس (1883-1969) و لوکوربوزیه (1887-1965) را به کار گرفت. او به مدت چهار سال، تا سال 1912، با برنز ماند و در این مدت بسیاری از تئوری های معماری رایج را جذب کرد. او همچنین ساخت سفارت آلمان در سن پترزبورگ را مدیریت کرد.
جاه طلبی برای موفقیت
استعداد معماری میس به سرعت شناخته شد و - علیرغم فقدان صلاحیت های رسمی او به عنوان یک معمار - او به زودی شروع به رسیدگی به کمیسیون های مستقل کرد - عمدتاً خانه های خصوصی برای نخبگان فرهنگی و تجاری برلین، با استفاده از معماری نئوکلاسیک، به روش معمار پرکار پروس، کارل فردریش. شینکل (1781-1841). با این حال، حتی در این مرحله اولیه، طرحهای میس بهطور قابلتوجهی عاری از تزئینات غیرضروری یا التقاطی بود، تمایلی که بعداً به سبک مینیمالیستی او منجر شد. او همچنین فردی فوقالعاده جاهطلب بود و از شهرت روزافزون خود برای تغییر نام استفاده کرد: پیشوند هلندی "van der" به اضافه نام خانوادگی مادرش "Rohe" را اضافه کرد تا ظاهری یک اشراف به خود بدهد.
طرح های آوانگارد
تجربه در نظارت بر ساخت و سازهای مربوط به جنگ همراه با آزادی هنری ناشی از کناره گیری قیصر آلمانی ویلهلم دوم، خلاقیت میس را از بند باز کرد. در سالهای اولیه جمهوری وایمار، میس - همراه با دیگر طراحان آوانگارد - سخت به دنبال سبک جدیدی از "معماری مدرن" مناسب برای "دوران مدرن" بود. او که با مجله طراحی رادیکال "G" ارتباط داشت، بنیانگذار انجمن معماری Der Ring و مدیر معماری فدراسیون کار آلمان یا انجمن صنعتگران (Deutscher Werkbund) شد، که برای آنها نمونه اولیه مسکن مهم Weissenhof Estate را سازماندهی کرد. نمایشگاه. معماری به سرعت در حال رشد بود. سبکهای تاریخی قدیمیتر - که بسیاری از آنها روشهای ساخت و ساز مدرن و مصالح خود را در زیر نمای دکوراسیون سنتی پنهان میکردند - منسوخ تلقی میشدند، و نظریهپردازان اکنون خواستار یک نوع کاملاً جدید از فرآیند طراحی هستند که با حل منطقی مسئله و نمای بیرونی آن را به نمایش میگذارد. ساختار و اجزای مدرن میس ون در روه با تحریک این تلاش انقلابی چندین طرح را به نمایش گذاشت که آنقدر رویایی بود که او را در خط مقدم معماری مدرن قرار داد. به عنوان مثال، طراحی او برای آسمانخراش تمام شیشهای فریدریششتراسه در سال 1921، و همچنین نسخه منحنی بلندتر او در سال 1922 به نام آسمانخراش شیشهای را ببینید. طرحهای مبلمان او، با موفقیت از اصل کنسول، ماندگارترین نماد برتری، صندلی بارسلون (1929) را تولید کرد. (سایر طرح های کلاسیک Mies شامل میز بارسلون، صندلی برنو و صندلی توگندات است.)
بین سالهای 1928 و 1930 او دو ساختمان مهم را طراحی کرد، غرفه آلمان و نمایشگاههای صنعتی در نمایشگاه بینالمللی بارسلون، اسپانیا (1929)، و خانه زیبای توگندات، برنو، چکسلواکی (1930) که هر دو بیان ناب فضای معماری تعریف شدهاند. محصور شده، توسط دیوارها، کف و صفحات سقف. در سال 1930 او به جای هانس مایر به عنوان مدیر مدرسه طراحی باهاوس منصوب شد و در سال 1931 با انتخاب او به آکادمی پروس، حرفه اروپایی او به اوج خود رسید.
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”